با سلام
اداره کل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی
در این سایت می تونید به همه ی کتب الکترونیک دسترسی داشته باشید.
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
نمونه سوال علوم سوم راهنمایی فصل فیزیک | 0 | 299 | admin-amirreza |
جوک تصویرییییییییییییییییی با حال | 1 | 221 | sms1378 |
آموزش مقدماتی و دانسته کار با کامپیوتر | 0 | 197 | admin-amirreza |
گیشه روزنامه فروشی روزنامه خبر ورزشی 05 اسفند 1392 با تا خیر یک ماهه | 0 | 197 | admin-amirreza |
ده حدیث برای نعمت زندگی | 0 | 190 | admin-amirreza |
بدون شرح | 0 | 211 | sms1378 |
یه کلمه بگید که اگه برعکسشو بخونید همون بشه | 0 | 192 | sms1378 |
انگری بردز وسیلهایی برای جاسوسی و تخریب چهره مسلمانان | 0 | 179 | sms1378 |
نمادهای شیطان پرستی | 0 | 192 | sms1378 |
HTC گوشی همانند آیفون تولید می کند؟ | 0 | 106 | sms1378 |
باید دانش آموزان را در مقابل تهاجم فرهنگی واکسینه کنیم | 0 | 99 | sms1378 |
باید دانش آموزان را در مقابل تهاجم فرهنگی واکسینه کنیم | 0 | 87 | sms1378 |
جنگ و خوانندگان | 0 | 102 | sms1378 |
7 آبـــان ! | 0 | 92 | sms1378 |
سخنان حضرت امام خمینی(ره) | 0 | 98 | sms1378 |
نماز | 0 | 76 | sms1378 |
امام علی علیه السلام فرمود: | 1 | 108 | admin-amirreza |
تاریخ چین | 0 | 104 | admin-amirreza |
فضا | 0 | 102 | admin-amirreza |
گلکسی 5 با حرکات سر کنترل می شود؟ | 0 | 91 | sms1378 |
با سلام
اداره کل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی
در این سایت می تونید به همه ی کتب الکترونیک دسترسی داشته باشید.
ترجمه درس مخفیانه گوش کردن
در خیمه فرماندهی دشمن
- ای فرماندهان! ای آقایان! روحیات سربازان ضعیف است.
- ما نیازمند یک حمله سریع به نیروهای دشمن هستیم.
- یکی از فرماندهان: بله، بله ... خوب است.
- آفرین بر تو ... این یک فکر خوب است ... !
- اما آقای من ...
- ما به اطلاعاتی از مکانهای دشمن نیازمندیم.
- سخنت درست است.
- پس سرباز دشمن شب هنگام برای به دست آوردن اطلاعات رفت.
- و بعد از یک ساعت به مکان نیروهایمان رسید.
- در خیمه فرماندهی نیروهای ما
- ای برادران
- ما زمان زیادی است که در این منطقه هستیم.
- و اکنون تعداد رزمندگان کم است.
- بیشترشان در سنگرها به سختی زخمی هستند.
- من مسؤول هستم.
- پس بر ما واجب است که امشب برگردیم.
- و ما از راه دریا برمی گردیم اگر خدا بخواهد.
- سرباز دشمن به خاطر این اطلاعات سّری شاد شد.
- از گرگ صحرا به عقاب صحرا
- بله ... بله ... می شنوم.
- آقای من ... آقای من ... خبرهای مهم ... خبرهای خیلی مهم است.
- چند لحظه قبل این سخنان را شنیدم.
- تعداد رزمندگان زیاد است.
- و آنها بسیار شاد هستند.
- اسم فرمانده عملیات مسعود است و آنها امشب حمله می کنند.
- آنها از راه دریا پیشروی می کنند.
- شنیدی آقای من ... شنیدی ؟!
- بله ... بله ..
- تمام
- از عقاب صحرا به مقر فرمانده
- حمله نزدیک است.
- عقب نشینی ... عقب نشینی ... بسرعت ... بسرعت !
کلمات جدید
أحد = یک
أحد الامراء = یکی از فرماندهان
اُحسنتَ = آفرین
اِستراق = سرقت کردن
استراق السّمع = مخفیانه گوش دادن
الذین = کسانی که
أمر = کار
اُمَراء = ج امیر. فرمانده
اِنسحاب = عقب نشینی
أنعمتَ = نعمت دادی
جنود = ج جُند. جندی: سپاه
حاجة = حاجت، نیاز
نحن سجاجة = ما نیازمندیم ، نیاز داریم
حَسَن = خوب، نیک
خیمة = خوب است، بسیار خوب
راجِعون = برگردانندگان، برگشت کنندگان
سادة = ج سید: آقا
سمیع = شنوا
صراط = راه
علیم = دانا، آگاه
عَلَینا = برماست، بر ما لازم است
غالب = چیره، مسلط
قادم = آینده، در حال آمدن
قادمون = در حال آمدن
قریب = نزدیک
قیادة = رهبری، فرماندهی
مقاتلین = رزمندگان
معنویات = ج معنویة. روحیه
مغصوب = مورد غصب واقع شده
مواضِع = ج موضع. مکان
نهار = روز
ترجمه درس اول قصر شیشه ای
- برای سلیمان (ع) لشگر نیرومندی از انسان و پرنده و حیوان بود.
- روزی از روزها
- سلیمان برای پرس و جو کردن لشگرش خارج شد ... پس با دقت نگاه کرد و پرسید:
- هد هد کجاست ؟
- پرندگان: سروَر ما ! ... اکنون برای کاری رفت.
- سلیمان (ع) از غیبت هد هد خشمگین شد.
- پس از ساعتها هد هد بازگشت.
- سلیمان: ای هدهد کجا رفتی؟
- هدهد: ای سرور من! چیز عجیبی کشف کردم!
- چه کشف کردی؟
- زنی را یافتم که در مملکت سبا فرمانروایی می کند و لشگر نیرومند و بزرگی دارد و مردم در آن، خورشید را می پرستند و برای غیر خدا سجده می کنند.
- عجیب است ... آیا راست می گویی؟
- بله ... بله ... سرور من.
- پس سلیمان (ع) نامه ای برای ملکه «سبا » نوشت:
- ملکه: این نامه ایست که می خواهد دینمان را ترک کنیم.
- وزیران، ما نیرومند هستیم و ترسی بر ما نیست.
- ملکه: نه ... نه ... من به سوی او می روم.
- همانا پادشاهان چون به شهری در آیند در آنجا فساد ایجاد می کنند.
- سلیمان: ای جماعت! من از شما تخت ملکه سبا را قبل از رسیدنش می خواهم! سپس سلیمان (ع) دستور ساختن قصری شیشه ای را بر روی آبهای دریا دارد.
- ملکه در قصر شیشه ای:
- عجیب است ... این تخت من است ... !
- این آب است ... این دریاست ...!
- من اکنون غرق می شوم ...!
- سلیمان: نه ... نه ... این شیشه است. آب نیست ... !!
- ملکه: این معجزه است.
- پس به آسمان نگاه کرد و گفت:
- پروردگارا ! به درستی که من به خودم ظلم کردم. همراه سلیمان به خداوند که پروردگار جهانیان است تسلیم شدم.
کلمات جدید
إذا = زمانی که، هنگامی که
أسلَمْتُ = تسلیم شدم
و أسلمت مع ... = همراه سلیمان در برابر خدا، پروردگار جهانیان تسلیم شدم.
أغسدوا = فاسد کردند، فساد ایجاد کردند.
إنّ الملوک ... = پادشاهان چون به شهری در آیند در آن جا فساد ایجاد می کنند.
أقویاء = ج قویّ : نیرومند
تَحْکُم = حکومت می کند
تَفَقُّد = پرس و جو کردن، جویا
زجاج = شیشه
عَرْش = عرش، تخت
غَضِب = عصبانی شد، خشمگین شد
غیاب = غائب بودن، حاضر نبودن
کتاب = نوشته، نامه
کشفتُ = کشف کردم، پی بردم
مَلَکا = بزرگان
ملوک = ج مَلِک: پادشاه
میاه = ج ماء: آب
وصول = رسیدن
یعبدون = پرستش می کنند